مقاله بررسی تأثیر هزی بهادار دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی تأثیر هزی بهادار کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تأثیر هزی بهادار،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بررسی تأثیر هزی بهادار :
هزینهیابی بر مبنای فعالیت یا ABC
مقدمه
در دهه 1980 با افزایش رقابت و تغییرات سریع فنآوری اکثر واحدهای اقتصادی ایالات متحده از سیستمهای هزینهیابی استفاده میکردند که در دهههای پیشتر توسعه یافته بود. زمانی که رقابت شدت کمی داشت و مواد اولیه و دستمزد مستقیم به عنوان جمع بهای تمام شده محصولات بیشتر شرکتها به حساب گرفته میشد. و با توجه به افزایش رقابت و تغییرات فنآوری مبنای رقابت فراتر از استفاده مؤثر از کار مستقیم قرار
گرفت و آشکار شد که سیستمهای سنتی برای برآورده کردن نیازهای واحدهای اقتصادی فعال در محیط اقتصادی جدید نامناسباند در اواخر دهه 1980 محققانی به نامهای رابرت کپلن و روبین کوپر مفهوم هزینهیابی بر مبنای فعالیت را معرفی کردند.
کوپر و کاپلان با نشان دادن نارسائیهای سیستم حسابداری مدیریت در ارائه اطلاعات دقیق هزینهای ادعا کردند که سیستم سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت دیگر پاسخگو نیاز مدیران امروز نمیباشد و اطلاعات آن موجبات گمراهی مدیران
را در تصمیمگیری فراهم میسازد لذا به معرفی سیستم جدیدی تحت عنوان «سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت پرداختند.
چکیده :
هزینهیابی بر مبنای فعالیت یکی از ابزارهای کارآمد برای تصمیم هزینهها به محصولات و خدمات میباشد. این روش بر آن است تا به کارگیری فنون مربوطه
ارتباطی مناسب و نسبتاً دقیق بین فعالیتها و محصولات از یکسو و منابع سازمان و فعالیتها از سوی دیگر برقرار نماید.
ABC متدی است که میتوان بر بسیاری از محدودیتهای سیستمهای هزینهیابی سنتی غلبه کند.
هزینهیابی بر مبنای فعالیت سیستمی است که اطلاعات لازم را در این زمینه برای مدیران فراهم میکند و افزودن بر آن دقت هزینهیابی تولید و هزینهیابی موجودیها را برای تهیه صورتهای مالی افزایش دهد.
تعریف واژههای کلیدی در ABC
فعالیت در دنیای تجارت و تولید هر عملی که به منظور تولید، توزیع و ارائه خدمات صورت گیرد و ماهیت تکراری داشته باشد فعالیت نامیده میشود.
فعالیتهای ارزشزا: به آن دسته از فعالیتهایی اطلاق میشود که به ارزش تولید یا خدمات ارائه شده میافزاید.
فعالیتهای غیرارزشزا: به فعالیتهایی اطلاق میشود که علیرغم صرف منابع موجب افزایش ارزش تولید یا خدمات ارائه شده نمیگردد و یا کیفیت آنها را تغییر نمیدهد.
ملاکهای هزینه: عامل ایجاد هزینه را محرک هزینه گویند.
طرفداران سیستم ABC معتقدند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت میگیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات ولذا باید به عنوان «هزینههای محصول» در نظر گرفته شوند. ضمن اینکه کلیه هزینهها اعم از مشترک یا ثابت در بلندمدت در
شمار هزینههای متغیر قلمداد میکنند و بر همین اساس برخلاف روشهای سنتی از هزینههای ثابت پرهیز نموده و کلیه هزینهها را به طور جداگانه یا به صورت زنجیرهای هزینههای متغیر به محصولات تخصیص میدهند.
ضرورت استفاده از روشهای جدید به بهای تمام شده
در دنیای تجارت امروز رقابت نقش تعیین کنندهای در بقای شرکتها دارد. این رقابت از دیدگاه مشتری در سه عامل عمده کیفیت، قیمت و زمان تحویل محصول به مشتری قابل طبقهبندی است. بنابراین تعیین قیمتی مناسب به گونهای که ضمن ایجاد امکان رقابت متضمن سود عادلانه برای تولید کننده بسیار بااهمیت است.
گفتنی است که در دنیای امروز قیمت را بازار تعیین میکند و شرکتها چارهای جز تن دادن به قیمت بازار ندارند و از سوی دیگر سرمایهگذاران هم توقع سودی متعارف حاصل از سرمایهگذاری خود دارند. سود انتظاری سرمایهگذاران از رابطه زیربه دست میآید:
هزینههای تولید- فروش= سود مورد انتظار
بنابراین هزینه تنها شامل قابل کنترل میباشد. کنترل هزینه محصولات و خدمات تولیدی محتاج روشهای مناسب محاسبه هزینه است.
با توجه به ارتباط مستقیم مواد و دستمزد با محسول، این دو عامل هزینه را با دقت مناسبی میتوان به محصولات تهمیم کرد ولی به علت ارتباط غیرمستقیم عوامل ایجاد کننده هزینه سه بار با محصولات، تهمیم سربار به هزینه محصول بهخصوص زمانی اهمیت مییابد که هزینههای سربار سهم قابل ملاحظه از هزینه را به خود تخصیص میدهند.
یکی از ابزارهای مهم مدیریت هزینهها یعنی مدیریت مبتنی بر فعالیت به عنوان یکی از ابزارهای مدیریتی برای بهبود مستمر در شرکت طرح گردد.
به کارگیری ابزار مدیریت مبتنی بر فعالیت نیز نیازمند فراهم شدن دو سی
ستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت و بودجهبندی سنتی بر فعالیت است.
دلایل نیاز به استفاده از سیستم (ABC)
-فشار رقابت بین واحدهای تجاری باعث شده که هزینهها را کاهش و عملکرد را بهبود بخشند.
-اطلاعات باید به شکلی باشد که به مدیران اجازه تغییرات لازم جهت کاهش هزینهها را بدهد.
-با تغییرات فنآوری هزینههای سربار سهم قابل ملاحظهای از هزینههای محصول را به خود اختصاص دادهاند.
-تسهیم مناسب هزینههای سربار به محصولات
-عدم ارتباط مستقیم بین عوامل ایجاد کننده هزینه سربار و محصولات، تسهیم هزینه سربار نیازمند به کارگیری روش دقیقتری میباشد.
هزینههای مبتنی بر فعالیت
در سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت هزینههای سربار به چهار سطح واحد محصول، گرده محصول، محصول، و کل کارخانه تفکیک میگردد و برای هر سطح از
هزینهها روشهای خارجی جهت تخصیص هزینه به محصول در نظر گرفته میشود. بدین ترتیب با ایجاد تفکیک در هزینهها امکان تخصیص دقیقتر هزینه به محصول فراهم میگردد و در این تفکیک هرچه هزینههای سطح کل کارخانه کمتر شود میتوان گفت هزینهیابی دقیقتری اعمال میشود. برخلاف روشهای سنتی، سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در سیستمهای تولیدی پیچیده و غیرمعمول نیز کاربرد دارد. در این موارد این سیستم دو نوع هزینه مل در نظر میگیرد این ویژگیهای برتر باعث شده است روز به روز بر استفاده کنندگان این سیستم و کاربردهای گوناگون آن افزوده میشود.
ABC رابطه میان محصولات و منابع به کار رفته در آنها را در همه مراحل نشان دهد.
ABC برای محاسبه هزینههای کدامیک بهتر است زیرا برای محاسبه هزینههای تولیدی راهی ثابت و دقیق را ارائه میدهد. در تحقیق ABC منابع زیادی در دسترس است منابعی که از محاسبه هزینه تولیدی محصولات ساده گرفته تا برآورد هزینههای طراحی محصولات متعدد در یک سیستم تولید پیچیده و خودکار را در بر میگیرد. ایجاد یک مدل ABC بدون طراحی ابزار مناسب غیرممکن است. ابزاری که قادر باشند با درستی همه کارهایی را که از ابتدا تا انتها در یک س
یستم اتفاق میافتد را مشخص کنند.
هدف اصلی در ABC محاسبه میزان هزینه فعالیت است و محاسبه هزینه محصول در درجه دوم حائز اهمیت است. هدف ایجاد و انجام فعالیتهایی است که به متوسطه هزینه کمک کند. در اینجا هزینه یک محصول برابر است با مجموع فرآیند فعالیتهایب که در جهت تولید آن محصول انجام میشود.
پیشفرضهای ABC
1-داشتن تنوع محصولات
2-موجودی پایاندوره داشته باشیم. به عبارت دیگر از روش IIT استفاده نکرده باشیم.
3-در ساختار بهای تمام شده مبلغ سربار بااهمیت باشد.
4-استفاده محصولات از خدمات (هزینههای سربار) به صورت مشترک.
5-میزان استفاده از خدمات
6-استقرار از سیستم بایستی به تدریج و براساس اولویتها باشد.
7-استقرار سیستم مستلزم همکاری گروهی کلیه سطوح عملیاتی میباشد.
روش اجرای ABC
مراکز هزینهای مربوط به فعالیتها از طریق بررسی و مشخص کردن فعالیتهایی که برای تولید یا توزیع محصولات یا خدمات سازمان صورت میگیرد، تعیین میشوند. این مراکز باید به گونهای تعیین شوند که تخصیص هزینه به محصولات را تسهیل کند.
ABC تخصیص هزینههای عمومی و مشترک را طی مراحل زیر انجام میدهد.
1-مشخص کردن هدف
در اینجا، مدیریت باید درخصوص هدف اصلی سیستم هزینهیابی، میتواند با هدف کنترل هزینهها با ایجاد سایتهای قیمتگذاری، یا تعیین میزان موجودیها مورد استفاده قرار گیرد.
2-تعیین فعالیتهای اصلی
در طی این مرحله، فعالیتهای اصلی (که منجر به هزینههای سربار میشوند) تعیین میگردند.
3-ردیابی هزینه سربار به فعالیتهای اصلی (که منجر به هزینههای سربار میشوند) تعیین میگردند.
مخارجی که میتوان آنها را با یک موضوع مشخص هزینه ارتباط داد به عنوان مستقیم شناخته میشوند و مخارجی که نمیتوان آنها را با یک موضوع مشخص
هزینه ارتباط داد به عنوان مستقیم شناخته میشوند و مخارجی که نمیتوان آنها را با یک موضوع مشخص هزینه ارتباط داد به عنوان سربار شناخته میشود.
4-ردیابی سربار به موضوعات هزینه با استفاده از ماتریس (وابستگی فعالیت- محصول)
در این مرحله، هزینههای سربار از فعالیتها به موضوعات هزینه ردیابی میشوند.
5-محاسبه بهای تمام شده برای هریک از موضوعات هزینه
در این مرحله، به منظور محاسبه بهای تمام شده محصول، هزینههای مستقیم و هزینههای سربار هریک از موضوعات هزینه با هم جمع میشوند.
6-استفاده از تجزیه و تحلیل هزینهیابی بر مبنای فعالیت
برای اتخاذ تصمیمات راهبردی و انجام اصلاحات و بهسازی در وهله اول، بهای تمام شده محاسبه میگردد که این بهای تمام شده میتواند برای قضاوت درخصوص اتخاذ تصمیمات آگاهانه در صورت قیمتگذاری، شناسایی راهکارهای کاهش بهای تمام شده، جمعآوری خطوط تولید غیر سودآور، یا راهاندازی یک خط تولید خوشآتیه مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعات مربوط به بهای تمام شده فراهم شده توسط سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، به تنهایی میتواند منجر به هدایت به سمت عملکرد تجاری بهتر شود. بلکه با استفاده از سیستم هزینهیابی بر
مبنای فعالیت، تصمیم گیرندگان تلاش خواهند کرد تا تفسیری صحیح از اطلاعات انجام دهند و از آن اطلاعات برای بهبود کارایی واحد تجارتی خود استفاده کنند.
هنگامی که هزینهها بر مبنای فعالیت تقسیممیشوند. طبقهبندی فعالیتها و بالتبع هزینهها ضرورت مییابد. فعالیتها از این حیث به چهار دسته تقسیم
میشوند.
1-فعالیتهای سطح واحد محصول
2-فعالیتهای سطح گروه محصول
3-فعالیتهای سطح پشتیبانی محصول
4-فعالیتهای سطح امکانات و تسهیلات
کاربرد سیستم ABC
1-حسابداری بخش مسئولیت: برخلاف روش سنتی که با بخش عملکرد هزینه، درآمد و سود یک واحد سروکار دارد. در ABC نهتنها به هزینهای که توسط یک فعالیت مصرف میشود بلکه به خود فعالیت نیز توجه میشود تا ضرورت انجام آن فعالیت و ارزش افزودهای که برای تولید محصول داشته است مشخص گردد.
2-برآورد جریانات و جلوه: ABC ضمن مشخص کردن هزینههایی که در سطوح مختلف یک پروژه با یک فعالیت ارتباط دارند میتواند پیشبینی و برآورد دقیقتری از جریانات نقدی سازمان ارائه دهد زیرا هزینههایی که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود در ABC متغیرات ولذا دقت هزینهیابی کمک بیشتری به تحصیل گردد در تصمیمگیری میکند.
3-انعطافپذیری بیشتر بودجه: بودجه در روش سنتی بر مبنای یک مواد هزینه صورت میگیرد در حالیکه در ABCها مولدهای هزینه مختلف داریم که میتوانند در پیشبینی بهتر هزینههای سربار ما را یاری دهند.
4-تجزیه و تحلیل هزینهای تفاضلی: ABC هزینههایی را که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود را متغیر قلمداد میکند لذا این امر ما را در تصم
یمات به خرید و ساخت، اجاره یا خرید یاری میدهد.
5-تجزیه و تحلیل هزینه، درآمد و سود: در روش سنتی تعداد محصولات فروخته شده به عنوان تنها منبع مولد درآمد و هزینه تلقی میشود در حالیکه در ABC مولدهای گونهگونی وجود دارند که بر تجزیه و تحلیل ما اثر گذارند.
6-برنامهریزی، کنترل، ردیابی و تخصیص سایر هزینهها: اصول ABC مدیریت شرکت را نهتنها در تخصیص هزینههای سربار بلکه در برنامهریزی، کنترل، ردیابی و تخصیص سایر هزینههای شرکت قبل، در حین و بعد از تولید یاری میکند.
هزینههای اجرای سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت
از جمله مهمترین هزینههای اجرای این روش میتوان به افزایش حجم اطلاعات موردنیاز جهت اجرای این سیستم اشاره نمود. این هزینه در سازمانهایی که از تیمهای رایانهای جهت تهیه اطلاعات استفاده مینمایند شامل ایجاد تغییر در این سیستمها میباشد و درخصوص سازمانهایی که از سیستمهای رایانهای استفاده نمینمایند تهیه فرمهای موردنیاز توسط پرسنل شرکت عمدهترین هزینه اجرای آن میباشد.
روششناسی نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت
نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت، یک روششناسی حسابداری
است که موجب برقراری ارتباط میان عوامل ذیل میشود:
هزینهها
در واحدهای تولیدی، هزینهها به دو دسته هزینههای تولیدی یعنی هزینههای مربوط به ساخت محصول و هزینههای دوره یعنی هزینههایی که در دوره وقوع
به حساب هزینه منظور میگردند، طبقهبندی میشوند.
هزینههای تولیدی نیز به دو گروه مستقیم (مقابل ردیابی) و غیرمستقیم (تسهیم شونده) که براساس مبنایی مشخص (مانند ساعتکار کارگران، به محصولات تخصیص مییابند، طبقهبندی میشوند.
فعالیتها
فعالیت عبارت است از واحد ایجاد کار در یک سازمان یا فرآیند.
منابع: منابع عبارتند از مخارجی که توسط سازمان صورت میگیرد، متد حقوق کارکنان، هزینه آب، برق و گاز مصرفی موضوع هزینه یعنی علت محاسبه یک هزینه برای مثال هزینه تولید.
همانگونه که در شکل شماره (1) نشان داده شده است، در نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت، منابع در طی دو مرحله به موضوع هزینه تخصیص داده میشوند. در مرحله اول، منابع در دو محدوده تهمیم میشوند.
محدوده اول که تحت عنوان مخازن هزینه فعالیت شناخته میشود. عبارت است از مجموعه واحدهای اصلی سازمان که اثبات هزینه در آنها صورت میگیرد مانند واحد تدارکات.
محدوده دوم شامل عوامل تخصیص منابع است که عبارتند از مجموعه عوامل گوناگونی که نحوه تخصیص منابع را مشخص میسازند.
در مرحله دوم تخصیص نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت، هزینههای اثبات شده در مخازن هزینه فعالیت براساس عوامل هزینه فعالیت به موضوعات هزینه تخصیص داده میشود.
عامل هزینه فعالیت عبارت از واحد اندازهگیری میزان نیاز هریک از موضوعات هزینه به هریک از فعالیتها مانند تعداد واحد جابهجا شده.
شکل شماره (1) نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت: کاربرد عموم
ی
عامل تخصیص منابع مرکز فعالیت
اقلام هزینه فعالیت و
مخزن هزینه فعالیت
عامل هزینه فعالیت
موضوع هزینه
مراحل اجرایی استقرار نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت
مراحل اجرایی استقرار نظام هزینهیابی بر مبنای فعالی
ت شامل شش مرحله است:
1-شناسایی موضوعات هزینه: به بیانی ساده موضوع هزینه عبارت است از آنچه که نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت در پی اندازهگیری آن میباشد.
2-شناسایی خروجیها: نتایج نهایی مطلوب، خروجی نامیده میشود.
3-شناسایی فعالیتها: منظور از فعالیت، فعالیت
هایی است که باید برای دستیابی به خروجیهای موردنظر انجام شود.
4-تخصیص منابع و ایجاد مخازن هرینه: منابع باید براساس هزینههای مستقیم یا هزینههای غیرمستقیم به مخازن هزینه اختصاص یابد.
5-تخصیص هزینه فعالیتها به خروجیها: پس از ایجاد مخازن هزینه و تعیین عوامل هزینه، هزینههای اثبات شده در مخازن مذکور بر مبنای میزان استفاده آنها از هر فعالیت به موضوعات هزینه اختصاص داده میشود.
6-تحلیل و گزارشگری بهای تمام شده: مرحله نهایی، شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به بهای تمام شده حاصل از به کارگیری نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت و نتیجهگیریهای مربوط میباشد.
نتایج
سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت برای شرکتهای فعال در اقتصاد نوخیز مفید میباشد زیرا استفاده از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، این شرکتها ر
ا به سمت ایجاد راهبردهای تجاری موجه هدایت میکند. تجزیه و تحلیل سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت از یکسو مدیران را قادر میسازد که هزینههای مرتبط را به شکل مطمئنتری اندازهگیری کنند و از سوی دیگر برای مدیریت، درک مضاعفی درخصوص ایجاد هزینههای مزبور فراهم میکند.
در تصمیمگیریهای مهم ABC به عنوان وصیقهای ارزشمند برای اطلاعات واقعی پیرامون هزینهها به شمار میرود. ABC براساس فعالیتهای تولیدی واقعی مه براساس منابعی که توسط محصولات مورد استفاده قرار میگیرد مشخص میکند.
ABC چیزی فراتر از سیستم قیمتگذاری محصولات است این سیستم عینی بودن هزینهها را افزایش داده و نشان میدهد که چگونه هزینهها بهوسیله فعالیتها به محصولات منتقل میشود.
در نتیجه ABC وسیله اطلاعرسانی ارزشمندی است و در مورد نحوه عملکرد سیستم تولید، بینش بسیار مناسبی را در اختیار مدیریت قرار میدهد.
1-به کارگیری سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت در واحدهای اقتصادی که دارای تنوع محصول هستند و سهم هزینه سربار درصد بااهمیتی از کل هزینههای تولید را تشکیل دهد، میتواند محاسبات بهای تمام شده محصولات را دقیقتر کند.
2-در سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت علاوه بر محصولات میتوان بهای تمام شده خدمات را نیز محاسبه کرد.
3-با استقرار سیستم میبایست به تدریج و براساس جدولی اولویتبندی شده صورت گیرد که براساس درجه اهمیت خدمات در بهای تمام شده محصولا
ت و امکان استقرار روشهای شناسایی میزان خدمات ارائه شده تهیه میگردد.
4-واگذاری عملیات به پیمانکاران میتواند با نرخی عادلانه که متضمن سود طرفین باشد انجام شود.
5-شناسایی فعالیتهایی که فاقد ارزش افزوده میباشند امکانپذیر است و در نتیجه سعی در کاهش یا حذف اینگونه عملیات گردد. نتیجه این اقدام موجب کاهش هزینهها و در نتیجه افزایش سود میگردد.
6-استقرار سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیزد تا نسبت به
استفاده بهینه از منابع سازمانی اقدام نماید.
7-استقرار سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت مستلزم همکاری گروهی و فعالانه کلیه سطوح عملیاتی (کارکنان، مسئولین، مدیران و;) و مدیریت میباشد.
منابع و مآخذ
1-M. Ozbay/ak , M. Akgun , A.K. Turker. Activity- based Cost Estimation …
2-باغومیان، رافیک، کاربرد هزینههای بر مبنای فعالیت در راستای آموزش عالی.
3-نویدی عباسپور، ابراهیم، بهایابی بر مبنای فعالیت در تجارت الکترونیک.
4-اکباتانی، محمدعلی، بیات، علیرضا، نتایج اجرایی
ABC در یک شرکت تولیدی
5-شباهنگ، رضا، حسابداری مدیریت.
6-میرعلوی، سید حسین، هزینهیابی بر مبنای فعالیت.
دانلود این فایل