سفارش تبلیغ
صبا ویژن

96/1/15
11:2 عصر

مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق )،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) :

امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق )
علی‌رغم‌ آنکه‌ «جهانی‌ شدن»، به‌ موضوعی‌ همه‌ جایی‌ تبدیل‌ شده‌ و نقل‌ کلیه‌ محافل‌ و حتی‌ گفتگوهای‌ مردم‌ کوچه‌ بازار گردیده‌ است‌ همچنان‌ موضوعی‌ مبهم‌ می‌باشد. نه‌ تنها بر سر معنا و مفهوم، بلکه‌ بر سر لفظ‌ مناسب، برای‌ امری‌ که‌ چنین‌ شهرت‌ یافته، مناقشه‌ وجود دارد. از اینرو منطقاً‌ معقول‌ به‌ نظر نمی‌رسد که‌ وارد بحثی‌ در این‌خصوص‌ گردیم‌ که‌ پیش‌ فرض‌ آن‌ داشتن‌ تصویری‌ روشن‌ و مشخص‌ از موضوع‌ مورد بحث، یعنی‌ «جهانی‌ شدن» است.

 

به‌نظر می‌رسد که‌ لازمه‌ ورود در این‌ بحث، تعیین‌ نرخ‌ در میانه‌ دعوا باشد، چرا که‌ به‌ معنای‌ نادیده‌ گرفتن‌ مناقشات‌ پردامنه‌ موجود بر سر جهانی‌ شدن‌ و حل‌ شده‌ انگاشتن‌ آن‌ است. با این‌حال‌ علی‌رغم‌ همه‌ دشواری‌ها و اشکالات‌ منطقی‌ وارد بر بحث‌ و بدون‌ اینکه‌ بنا باشد این‌ مناقشات‌ را پایان‌ یافته، تلقی‌ کنیم‌ می‌توان‌ بر پایه‌ هم‌آوایی‌ با اهل‌ نظر، سخن‌ را در این‌خصوص‌ پیش‌ ببریم.
«جهانی‌ شدن» هر ابهامی‌ که‌ داشته‌ باشد، در این‌ تردیدی‌ نیست‌ که‌ ما در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ با تحولاتی‌ روبه‌رو بوده‌ایم‌ که‌ با هر معیاری‌ می‌تواند یکی‌ از بارزترین‌ مصادیق‌ و نمونه‌های‌ «جهانی‌ شدن» تلقی‌ گردد.
برای‌ اولین‌ بار در تاریخ‌ بشریت‌ بود که‌ کل‌ مردم‌ جهان، همزمان‌ در سراسر کره‌ خاک‌ در مقابل‌ حادثه‌ای‌ واکنش‌ نشان‌ دادند. گرچه‌ همگرایی‌ واکنش‌ها مدخلیتی‌ در ماهیت‌ جهانی‌ یک‌ اقدام‌ ندارد، اما در تحول‌ اخیر، نه‌تنها با واکنشی‌ همزمان‌ در سطح‌ جهان، بلکه‌ با واکنشی‌ هماهنگ‌ در میان‌ مردم‌ جهان‌ در برابر این‌ تجاوز روبرو شدیم. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا به‌ لحاظ‌ مواجهه‌ با پدیده‌ای‌ جهانی‌ در سطح، حرکت‌ نکرده‌ایم‌ بلکه‌ شاهد عمق‌ فرهنگی، یعنی‌ وحدت‌ دید و رویه‌ (حداقل‌ در کلی‌ترین‌ وجه‌ آن) در مقابل‌ پدیده‌ مورد بحث‌ نیز بوده‌ایم. از آنجاکه‌ جهانی‌ شدن‌ در معنای‌ دقیق‌ آن، مستلزم‌ پیدایی‌ یک‌ فرهنگ‌ جهانی‌ یا حداقلی‌ از اجماع‌ و توافق‌ جهانی‌ بر اصول‌ و مبانی‌ ارزشی‌ و نظری‌ است، تحولی‌ که‌ ما در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا مشاهده‌ کردیم‌ بایستی‌ ماهوی‌ترین‌ تحول‌ در زمینه‌ حرکت‌ به‌ سمت‌ جهانی‌ شدن‌ تلقی‌ گردد. این‌ مخالفت‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ یکی‌ از مبانی‌ و اصول‌ جهانی، بی‌تردید، «عدالت» است. به‌ این‌ معنا که‌ نمی‌توان‌ در چهارچوب‌ شرایط‌ موجود تاریخی، تصوری‌ از یک‌ نظام‌ جهانی‌ داشت‌ که‌ پایه‌های‌ آن‌ بر عدالت‌ استوار نشده‌ باشد.

 

در کنار این‌ تحول‌ مهم‌ و اساسی، وضعیت‌ نوینی‌ که‌ در حوزه‌ رسانه‌ای‌ در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ به‌وجود آمد، نیز در بحث‌ «جهانی‌ شدن»، شایسته‌ دقت‌ است. حضور جهانی‌

رسانه‌های‌ غیرغربی‌ که‌ پیش‌ از این‌ در جریان‌ تجاوز آمریکا به‌ افغانستان‌ ظاهر شده‌ بود، بیش‌ از پیش‌ بر پیچیدگی‌ روند جهانی‌شدن‌ در حوزه‌ رسانه‌ها افزوده‌ است. این‌ تحول‌ که‌ با ناخشنودی‌ شدید آمریکائی‌ها و عکس‌العمل‌ خصمانه‌ آنها روبرو گردید نشان‌ می‌دهد که‌ «جهانی‌شدن» با هر تعریفی، به‌معنای‌ تسلط‌ بلامنازع‌ غربی‌ها بر روند و ساختارهای‌ جهانی‌ نمی‌تواند باشد. مهمتر اینکه، تحول‌ مذکور نشان‌ می‌دهد که‌ از لحاظ‌ فرهنگی، جهانی‌ شدن‌ به‌هیچ‌روی‌ فرایندی‌ یکدست‌ و همگون‌ را پیش‌ رو ندارد بلکه‌ با منازعه‌های‌ جدلی‌ به‌ویژه‌ از سوی‌ جهان‌ اسلام‌ و رسانه‌های‌ آن‌ روبرو خواهد شد.
تحول‌ اخیر، آشکارا وضعیتی‌ به‌ مراتب‌ متفاوت‌ از دیدگاه‌های‌ کسانی‌ را بازگو می‌کند که‌ جهانی‌ شدن‌ را همگونی‌ فرهنگی‌ ندانسته، بلکه‌ از خاص‌ شدن‌ تمام‌ و یا ظهور فرهنگ‌های‌ ترکیبی‌ سخن‌ می‌گویند. برعکس‌ این‌ دیدگاه‌ها که‌ تلاشی‌ برای‌ رودررویی‌ با پیچیدگیهای‌ جهانی‌شد

ن‌ آن‌ مطرح‌ گردیده، ظهور منازعه‌ها و یا رقابت‌های‌ اخیر در سطح‌ رسانه‌ای، مبین‌ آن‌ است‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ دقیقاً‌ با میل‌ به‌ همگونی‌ و تلاش‌ برای‌ کنترل‌ این‌ فرایند روبروست. اما آ

نچه‌ جدید است‌ اینکه‌ در بازی‌ «کنترل‌ بر فرهنگ‌ جهانی»، نیروهای‌ جدید از جایی‌ که‌ به‌هیچ‌رو انتظار آن‌ نمی‌رفت‌ در صحنه‌ جهانی‌ ظاهر شده‌اند.
در کل، تحولات‌ مذکور، حکایت‌ از روند روبه‌رشد فرایندی‌ است‌ که‌ به‌ غلط‌ از منظری‌ غرب‌محورانه، توسط‌ کسانی‌ نظیر آنتونی‌ گیدنز «جهانی‌ شدن‌ معکوس» خوانده‌ شده‌ است. درواقع‌ اگر این‌ تحولات‌ را در تداوم‌ مخالفت‌هایی‌ بدانیم‌ که‌ به‌صورت‌ پراکنده‌ طی‌ سالهای‌ اخیر علیه‌ جهانی‌سازی‌ غرب‌محورانه‌ انجام‌ گرفته‌ است؛ آشکارا با جهشی‌ کیفی‌ در این‌ زمینه‌ مواجه‌ می‌شویم. از این‌رو به‌نظر می‌رسد از این‌ پس‌ بایستی‌ بر روی‌ این‌ تحولات‌ که‌ مبین‌ جهانی‌سازی‌ معکوس‌ یا جهانی‌ شدن‌ از پایین‌ به‌ بالاست‌ (در مقابل‌ جهانی‌ شدن‌ موجود که‌ جهانی‌سازی‌ از بالا به‌ پایین‌ و توسط‌ قدرت‌ها و نیروهای‌ مسلط‌ کنونی‌ بر جهان‌ است)، به‌شکلی‌ کیفی‌تر نگاه‌ کنیم. اگر بپذیریم‌ که‌ تغییر شرایط‌ تاریخی‌ انسان‌ و یا ظهور ساختارهای‌ اجتماعی‌ جدید (ازجمله‌ ورود به‌ دنیایی‌ جهانی‌شده‌ و شکل‌گیری‌ ساختار اجتماعی‌ متناسب‌ با آن) صرفا تحت‌ تاثیر نیروها و عوامل‌ مادی‌ یعنی‌ فن‌ و اقتصاد نیست، یک‌چنین‌ تغییر دیدی‌ برای‌ درک‌ تحولات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ ضروری‌ بود. شواهد تاریخی، که‌ استدلال‌ عقلی‌ – تجربی‌ نیز مؤ‌ید آن‌ است‌ نشان‌ می‌دهد که‌ انتقال‌ بشریت‌ از هر دوره‌ تاریخی‌ به‌ دوره‌ای‌ تازه‌ بیش‌ از هر چیزی‌ تحت‌ تاثیر نیروهای‌ فرهنگی‌ و عوامل‌ اجتماعی؛ نظیر ظهور ادیان‌ یا مصلحان‌ و جنبش‌های‌ اجتماعی‌ بوده‌ است، چراکه‌ تغییرات‌ فرهنگی‌ – اجتم

اعی‌ نه‌تنها پیش‌نیاز هر تغییر کیفی‌ است‌ بلکه‌ اساساً‌ و ماهیتاً‌ تغییرات‌ ساختاری‌ در شرایط‌ تاریخی‌ چیزی‌ جز تغییرات‌ اجتماعی‌ – فرهنگی‌ نیست. از اینجاست‌ که‌ برخلاف‌ آنچه‌ آینده‌گرایان‌ و اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ غربی‌ (ایدئولوگهای‌ عصر مابعد تجدد غربی) مطرح‌ کرده‌اند؛ مخالفت‌های‌ موجود و روندهای‌ معکوس‌ را نبایستی‌ صرفا واکنشی‌ انفعالی‌ در برابر جهانی‌ شدن‌ تجدد تلقی‌ کرد. حتی‌ اگر ما این‌ روندها را صرفاً‌ واکنشی‌ در قبال‌ بسط‌ تجدد قلمداد کنیم‌ قوت‌یابی‌ رو به‌ ازدیاد این‌ روند که‌ در تحولات‌ اخیر کاملاً‌ بارز گردید وزن‌ و تاثیرش‌ را در تحولات‌ تاریخی‌ آتی‌ به‌مراتب‌ بیش‌ از آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ این‌ نظریه‌پردازان‌ قلمداد کرده‌اند.
اما در این‌ بحث، صرفاً‌ نبایستی‌ توجه، معطوف‌ به‌ پیآمدها و نتایج‌ تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ بر آنچه‌ بعد عینی‌ فرآیند «جهانی‌ شدن» تلقی‌ می‌شود محدود گردد. شاید مهم‌تر از

این‌ مساله‌ بررسی‌ آثار این‌ تجاوز بر مباحث‌ مربوط‌ به‌ «جهانی‌ شدن» یا به‌طور مختصر بر رویکردها و نظریات‌ جهانی‌ شدن‌ باشد. از این‌ حیث، اولین‌ درس‌ یا دریافتی‌ که‌ تجاوز اخیر برای‌ نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ دارد آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ چیز در مورد آینده‌ این‌ فرآیند، روشن‌ نیست. این‌ تحول‌ درواقع، تاییدی‌ بر دیدگاه‌ نظریه‌پردازانی‌ است‌ که‌ بر ماهیت‌ نامتعین‌ و آینده‌ مبهم‌

«جهانی‌شدن» دست‌ می‌گذارند. این‌ گروه‌ برخلاف‌ کسانی‌ که‌ برپایه‌ تاکید بر نقش‌ عوامل‌ فنی‌ یا جریان‌های‌ اقتصادی، روند جهانی‌شدن‌ و بعضاً‌ پایان‌ آن‌را سرنوشت‌ محتوم‌ تاریخی‌ بشریت‌ تلقی‌ می‌کنند، می‌گویند جهانی‌شدن‌ در بهترین‌ حالت، ماهیتی‌ پیشآمدی‌ و تاریخی‌ دارد و هیچگونه‌ جبر و ضرورتی‌ از هیچ‌ جهت‌ بر آن‌ حاکم‌ نیست. از این‌ منظر حتی‌ اگر بپذیریم‌ که‌ تمامی‌ رخدادهای‌ کنونی‌ جهان، ما را به‌ سمت‌ ایده‌آل‌ترین‌ شکل‌ جهانی‌ شدن‌ سوق‌ می‌دهد، جهانی‌ شدن‌ نهایتاً‌ احتمالی‌ میان‌ احتمالهای‌ بیشمار است‌ که‌ پیشاروی‌ تاریخ‌ قرار دارد. استدلال‌ آنها نیز بر این‌ پایه‌ قرار دارد که‌ جهانی‌ شدن‌ و تمامی‌ رخدادهای‌ منتهی‌ به‌ آن‌ درنهایت، رخدادی‌ انسانی‌ و تاریخی‌ است‌ و بنا به‌ ماهیت‌ خود، محکوم‌ هیچ‌ جبری‌ از جمله‌ جبر فنی‌ یا اقتصادی‌ نیست. به‌ همین‌ دلیل، این‌ گروه، احتمال‌ قطع‌ و یا حتی‌ معکوس‌ شدن‌ رویدادهای‌ مؤ‌ید «جهانی‌ شدن»، را پیش‌بینی‌ می‌کردند. برای‌ این‌ دسته‌ از نظریه‌پردازان‌ برخلاف‌ گروهی‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ را به‌عنوان‌ واقعیت‌ چاره‌ناپذیر تاریخ‌ کنونی‌ و آتی‌ بشر قلمداد می‌کنند تجاوز آمریکا به‌ عراق، که‌ برخلاف‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ جهانی‌ شدن‌ غالب‌ یا غربی، (یا بخشی‌ از آنها) نظیر حذف‌ سازمان‌ ملل‌ و یا مخالفت‌های‌ جهانی‌ با این‌ اقدام، انجام‌ گرفت‌ به‌هیچ‌رو عجیب‌ نمی‌نماید. از دید این‌ گروه، حتی‌ احتمال‌ برگشت‌ انسان‌ به‌ تاریخ‌ اولیه‌ خود و محصور شدن‌ در شرایط‌ محلی‌ و جغرافیایی، احتمالی‌ است‌ که‌ نباید آنرا به‌ اعتبار وجود روند مسلط‌ فعلی‌ از نظر دور داشت، چراکه‌ این‌ احتمال‌ با درنظر گرفتن‌ وجود بازیگران‌ جهانی‌ نظیر آمریکا و صهیونیسم‌ که‌ هم‌ قابلیت‌های‌ مادی‌ و هم‌ انگیزه‌ و اراده‌ لازم‌ برای‌ نابودی‌ کل‌ بشریت‌ و زیرساخت‌های‌ تمدنی‌ آن‌را دارند اگر بیشتر

از احتمال‌ «جهانی‌ شدن» (به‌اعتبار وجود روندهای‌ فنی‌ و اقتصادی) نباشد کمتر از آن‌ نیست.
بنابراین‌ در تجاوز به‌ عراق‌ که‌ آمریکا تا حد درهم‌ ریختن‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ موجود جهانی‌ و حتی‌ رابطه‌ با متحدین‌ اروپایی‌ که‌ از لحاظ‌ سیاسی‌ نیروی‌ عمده‌ای‌ در پیش‌برد فرآیند جهانی‌ شدن‌ غربی‌ تلقی‌ می‌شدند پیش‌ رفت، صرفاً‌ رویای‌ جهانی‌شدن‌ بعضی‌ را درهم‌ نری

خته‌ بلکه‌ مبانی‌ نظری‌ آن‌را نیز آشفته‌ کرده‌ است. این‌ تجاوز که‌ چهره‌ متفاوتی‌ به‌ جهان‌ داده‌ است‌ علی‌رغم‌ زشتی‌هایش‌ این‌ زیبایی‌ را دارد که‌ برخلاف‌ نظریه‌پردازی‌های‌ جزمی‌ بعضی، (طرفداران‌ آن‌ در ایران‌ نیز کم‌ نیستند) بار دیگر چهره‌ انسانی را به‌ تاریخ‌ بشر بازگردانده‌ است، چراکه‌ به‌روشنی‌ و با قوت‌ تمام‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تاریخ‌ همچنان‌ باز است‌ و می‌تواند به‌ گونه‌های‌ متفاوت‌ رقم‌ بخورد. واقعاً‌ چه‌ کسی‌ یا گروهی‌ پیش‌ از این‌ تصور می‌کرد که‌ آمریکا بدین‌ سادگی، تمامی‌ بنیان‌های‌ ایدئولوژیک، سیاسی‌ و حتی‌ فرهنگی‌ موجود جهان‌ را که‌ نیرو و ه

زینه‌ زیادی‌ صرف‌ پی‌ریزی‌ آن‌ گردیده‌ بود درهم‌ بریزد و بار دیگر دنیا را به‌جای‌ پیشبرد به‌ سمت‌ دهکده‌ موعود مک‌لوهان‌ که‌ جهان‌ وطن‌های‌ انسان‌گرای‌ «دیوید هلد» اداره‌ آن‌را بدست‌ دارند، ما را چند صد سال‌ به‌ عقب‌ یعنی‌ زمان‌ لشگرکشی‌های‌ اولیه‌ استعمار برگرداند که‌ در آن‌ ژنرال‌های‌ غربی‌ بر فتوحات‌ شرقی‌ استعمارگران‌ حکم‌ می‌رانند.

از این‌ حیث‌ قطعاً‌ هیچکس‌ بیش‌ از بسیاری‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ به‌جای‌ نظریه‌پردازی‌ در مقام‌ ایدئولوژی‌سازی‌ و ارائه‌ تصویری‌ رویائی‌ از جهان‌ پیشآروی‌ بشر بوده‌ و هستند از تحولات‌ اخیر نگران‌ نیستند. اما تجاوز آمریکائی‌ها درس‌هایی‌ بیش‌ از این‌ برای‌ طرف‌های‌ مناقشات‌ مربوط‌ به‌ نظریه‌ «جهانی‌ شدن» دارد. بی‌شک‌ اقدامات‌ تجاوزکارانه‌ اخیر آمریکائی‌ها را بایستی‌ تلاشی‌ در راستای‌ ایجاد نظم‌ نوینی‌ دانست‌ که‌ برای‌ اولین‌ بار بوش‌ پدر حدود ده‌ سال‌ پیش‌ در جریان‌ جنگ‌ قبلی‌ با رژیم‌ بعثی‌ عراق‌ اعلام‌ کرد. محافظه‌کاران‌ نوین‌ آمریکا که‌ مجموعه‌ای‌ از یهودیان‌ و مسیحیان‌ افراطی‌ را در کانون‌ خود دارند حدوداً‌ ده‌ سال‌ پس‌ از سقوط‌ بلوک‌ شوروی‌ به‌ ارزیابی‌ای‌ از قدرت‌ آمریکا دست‌ یافته‌اند که‌ برپایه‌ آن‌ هیچ‌ نیرو و قدرت‌ دیگری‌ شأنیت‌ و شایستگی‌ آمریکا را برای‌ اداره‌ جهان‌ ندارد. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ آنها این‌بار نقش‌ کاملاً‌ تاریخی‌ متفاوتی‌ برای‌ خود تعریف‌ کرده‌ و در مقام‌ ایفای‌ آن‌ برآمده‌اند. براین‌ اساس‌ اگر بخواهیم‌ معنا و مفهوم‌ این‌ نقش‌ و اقدامات‌ مرتبط‌ با آن‌را در چارچوب‌ نظریه‌های جهانی‌ شدن‌ قرار دهیم، به‌روشنی‌ می‌بینیم‌ که‌ طرح‌ آنها برای‌ جهان‌ آتی‌ یا پایانی‌ که‌ برای‌ فرایند جهانی‌ شدن‌ موجود تصویر کرده‌اند ایجاد یک‌ امپراطوری‌ جهانی‌ است‌ که‌ توسط‌ آمریکا اداره‌ و کنترل‌ می‌گردد. با اینکه‌ این‌ طرح‌ برخلاف‌ تصویرهای‌ رویائی و خیال‌انگیزی‌ است‌ که‌ اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ برای‌ اداره‌ یک‌ «جهانِ‌ جهانی‌ شده» پیشنهاد می‌کرده‌اند، اما به‌ هر حال‌ این‌ یکی‌ از بدیل‌های‌ سه‌گانه‌ای‌ است‌ که‌ در این‌ مورد پیشنهاد گردیده‌ است.
دو بدیل‌ دیگر، یکی‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌ نظیر سازمان‌ ملل، بانک‌ جهانی، یا صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ و نظایر آن‌ و دیگری‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ شرکت‌ها و کمپانی‌های‌ فراملیتی‌ محسوب‌ می‌شوند. به‌ این‌ ترتیب، آمریکائی‌ها که‌ از حدود سی‌سال‌ قبل، زمانی‌ که‌ رفته‌رفته‌ کشورهای‌ جهان‌ سومی، قدرتی‌ در نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظری‌ یونسکو پیدا کردند ناخشنودی‌ خود را از عملکرد این‌ نهادها با کناره‌گیری‌ و اعمال‌ فشارهای‌ مختلف‌ از جمله‌ عدم‌ پرداخت‌ دیون‌ و تعهدات‌ خود به‌ آنها نشان‌ داده‌ بودند، با تجاوز اخیر خود، این‌ بد

یل‌ را به‌تمامه‌ از انتخاب‌های‌ پیشاروی‌ جهانی‌ شدن، خارج‌ کردند. نحوه‌ رفتار آنها با متحدین‌ اروپائی‌شان‌ در این‌ تجاوز اخیر نیز به‌اندازه‌ کافی‌ گویاست‌ که‌ چرا آنها بدیل‌ کمتر محتمل‌ دیگر، یعنی‌ حاکمیت‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ را نیز چندان‌ مناسب‌ تشخیص‌ نمی‌دهند. علی‌رغم‌ اینکه‌ وزن‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ آمریکا در تمامی‌ زمینه‌ها کاملاً‌ نسبت‌ به‌ وزن‌ شرکت‌های‌ اروپائی‌ و یا جهانی‌ قابل‌ توجه‌ است، ارزیابی‌ آمریکائی‌ها از قدرت‌ به‌ظاهر بلامنازع‌ ت. به‌علاوه‌ اینکه‌ توازن‌ موجود در این‌ زمینه‌ با نظر به‌ رقابت‌ شدید موجود میان‌ سه‌ قطب‌ موجود اقتصاد جهانی‌ (ژاپن، اروپا و آمریکا) از نظر آنها تضمین‌ شده‌ به‌نظر نمی‌رسد از این‌رو در مقایسه‌ با بدیل‌ امپراطوری‌ جهانی‌ آمریکا انتخاب‌ نامطمئنی‌ می‌باشد.
اما تجاوز اخیر آمریکا به‌علاوه، تکلیف‌ موضوع‌ مورد مناقشه‌ دیگری‌ در مباحثات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ را نیز روشن‌ کرده‌ است. بی‌تردید اکنون‌ روند روبه‌رشدی‌ در قلمروهای‌ مختلف‌ به‌ویژه‌ در حوزه‌ رسانه‌ها و اقتصاد وجود دارد که‌ به‌ فشردگی‌ زمان‌ و مکان، سایش‌ و زوال‌ محدودیت‌های‌ جغرافیایی‌ منجر گردیده‌ است. با این‌همه‌ به‌ اقتضای‌ ماهیت‌ انسانی‌ این‌ روند و باز بودن‌ امکان‌های‌ تاریخی‌ متفاوت‌ برای‌ انسان، پایان‌ این‌ تحولات‌ و صورت‌ نهائی‌ این‌ روند به‌هیچ‌رو مشخص‌ نیست. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ بر بستر روندی‌ که‌ زیرساخت‌های‌ مادی‌ – فنی‌ لازم‌ برای‌ یک‌ جهان‌ به‌واقع‌ و به‌تمامه‌ «جهانی‌ شده» را مهیا کرده، با چالش‌ اراده‌های‌ تاریخ‌ساز روبرو هستیم! گرچه‌ تفکیک‌ این‌ دو بُعد منطقاً‌ نادرست‌ می‌باشد اما مناقشه‌ای‌ که‌ بر سر جهانی‌ شدن‌ و جهانی‌ سازی‌ در جریان است‌ به‌میزان‌ زیادی‌ با توجه‌ به‌ این‌ تفکیک، معنادار خواهد شد. تجاوز اخیر آمریکا که‌ به‌ قصد تغییر نقشه‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ویژه‌ خاورمیانه‌ و از آن‌

طریق، چالش‌ با قدرت‌های‌ دست‌ دوم‌ و رقیب‌ جهانی‌ و در نتیجه‌ ایجاد امپراطوری‌ آمریکا انجام‌ گرفته‌ است. مفهوم‌ این‌ طرح‌ را بازمی‌نماید. درحالیکه‌ حتی‌ هم‌اکنون‌ نیز نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن»، مشغول‌ این‌ بحث‌ هستند که‌ آیا جهانی‌ شدن، یک‌ پروژه‌ است‌

 

یا روندی‌ خودبه‌خودی‌ و طبیعی؟
آمریکا با اقدام‌ خود، فصل‌ ختامی‌ قاطع‌ بر این‌ مناقشه‌ گذاشته‌ است. شرکت‌ها و سیاستگذاران‌ آمریکایی‌ به‌خوبی‌ نشان‌ داده‌اند که‌ از ستیز اراده‌ها و چالش‌ تاریخی‌ که‌ روندهای‌ کنونی‌ را پیشاروی‌ آنها و بشریت‌ نهاده‌ است‌ آگاهند و به‌هیچ‌روی‌ برخلاف‌ بعضی‌ نظریه‌پردازان‌ ساده‌انگار بنا ندارند که‌ مهار تاریخ‌ را به‌دست‌ نیروها یا اتفاقات‌ پیش‌بینی‌ناپذیر تاریخی‌ بدهند. چراکه‌ می‌دانند چنین‌ کاری‌ به‌معنای‌ سپردن‌ مهار این‌ رخدادها به‌ اراده‌های‌ رقیب‌ و مخالف‌ می‌باشد.
البته‌ دست‌یابی‌ به‌ این‌ درک‌ که‌ ما درواقع‌ با پروژه‌ «جهانی‌سازی» یا پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ روبروئیم‌ برای‌ کسانی‌که‌ با منطق‌ تحولات‌ اجتماعی‌ – تاریخی‌ آشنایی‌ دارند، علی‌رغم‌ غوغا و هیاهوی‌ پرسروصدای‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ اندیشه‌های‌ ایدئولوژیک‌ خود را در لوای‌ علم، ارائه‌ می‌دهند چندان‌ دشوار نیست. اما برهان‌ قاطع‌ تحولات‌ اخیر یا تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ در این‌ است‌ که‌ حوزه‌ مداخله‌ و اعمال‌ نفوذ بر روندهای‌ جهانی‌ شدن‌ را از اقتصاد، سیاست‌ و یا فرهنگ‌ به‌ حوزه‌ نظامی‌ کشانده‌ است. وقتی‌ تاثیرگذاری‌ بر رخدادهای‌ جهانی‌ و سوق‌ دادن‌ تحولات‌ سیاسی‌ – اقتصادی‌ و فرهنگی‌ در درون‌ نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظیر بانک‌ جهانی، صندوق‌ بین‌المللی‌ پول، یا نهادها و سازمان‌های‌ تصمیم‌گیر در مورد رسانه‌ها جریان‌ دارد، چالش‌ اراده‌ها و طرح‌ها یا تلاش‌ برای‌ پیشبرد پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ در هاله‌ای‌ از ابهام‌ و ناروشنی‌ قرار می‌گیرد و می‌تواند به‌راحتی‌ به‌عنوان‌ تحولات‌ طبیعی‌ جلوه‌ داده‌ شد و منعکس‌ گردد؛ اما هنگامی‌که‌ پای‌ اقدامات‌ و نیروی‌ نظامی، آن‌هم‌ به‌ روشن‌ترین‌ وجه‌ آن‌ نظیر تجاوز اخیر به‌میان‌ می‌آید دیگر نمی‌توان‌ تردیدی‌ داشت‌ که‌ کسانی‌ درصدد تغییر سیر تحولات‌ و به‌دست‌ گرفتن‌ مهار جهان‌ به‌نفع‌ خویش‌ هستند. چراکه‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ نظامی‌گری‌ و به‌کارگیری‌ قدرت‌ عریان‌ برای‌ تاثیرگذاری‌ بر تحولات‌ تاریخی‌ به‌ آشکارترین‌ وجه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ مسیر تحولات‌ از دید کسانی‌که‌ به‌ بمب‌ و موشک‌ متوسل‌ شده‌اند به‌شکلی‌ طبیعی‌ در جهتی‌ نیست‌ که‌ مطلوب‌ آنها باشد. این‌ جا سوال‌ مهمی‌ که‌ دقت‌ در آن‌ برای‌ درک‌ منازعه‌های‌ فعلی‌ و آتی‌ موضوع‌ «جهانی‌ شدن»، اهمیتی‌ اساسی‌ دارد، این‌ است‌ که‌ آیا جای‌ این‌ ندارد که‌ بپرسیم؛ مگر مسیر تحولات‌ تارخی‌ چه‌ سمت‌وسویی‌ داشته‌ که‌ آمریکائی‌ها برای‌ کنترل‌ و مهار آن‌ نیاز به‌ انجام‌ چنین‌ اقدام‌ رسواکننده‌ای‌ پیدا کرده‌اند؟ رژیم‌ بعث‌ عراق‌ صرفاً‌ بهانه‌ای‌ برای‌ اجرای‌ طرح‌های‌ استراتژیست‌ها و سیاستمداران‌ آمریکایی‌ بوده‌ است. این‌ نه‌ از آن‌روست‌ که‌ آمریکائی‌ها تاکنون‌ هیچ‌ سلاح‌ کشتار جمعی‌ در عراق‌ نیافته‌اند بلکه‌ اگر، هم‌اکنون‌ یا بعدها به‌ چنین‌ سلاح‌هایی‌ دست‌ یابند نیز این‌ سخن‌ درست‌ است. عراق‌ پس‌ از هشت‌ سال‌ جنگ‌ با ایران، ورود به‌ جنگ‌ کویت‌ و ده‌ سال‌ تحریم‌ و محدودیت‌های‌ بین‌المللی‌ تا ده‌ سال‌ دیگر نیز نمی‌توانست‌ حتی‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید منطقه‌ای‌ ظاهر شود. صرف‌ نظر از اینکه‌ حتی‌ در زمان‌ هم‌ که‌ می‌توانست‌ زیرساخت‌های‌ تخریب‌ شده‌ خود را بازسازی‌ کند با تداوم‌ شرایط‌ جهانی‌ و منطقه‌ای‌ کنونی‌ نمی‌توانست‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید ظاهر شود. آنچه‌ عراق‌ را به‌عنوان‌ سر پل‌ یا جای‌ پای‌ مناسبی‌ برای‌ حضور آمریکا در جهان‌ اسلام‌ می‌ساخت، این‌ بود که‌ صدام، زمینه‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ لازم‌ را برای‌ این‌ تجاوز فراهم‌ ساخته‌ بود. اکنون‌

با علم‌ به‌ مخالفت‌های‌ مردمی‌ در سطح‌ جهانی‌ و مخالفت‌های‌ سیاسی‌ در سطح‌ دولت‌ها و حتی‌ متحدین‌ آمریکا می‌توانیم‌ دریابیم‌ که‌ تا چه‌ پایه، دشوار و بلکه‌ غیرممکن‌ بود که‌ آمریکا از مسیر دیگری‌ به‌ خاورمیانه‌ وارد شود خصوصاً‌ اگر در نظر داشته‌ باشیم‌ که‌ شکل‌ ورود، یعنی‌ تجاوز نظامی برای‌ آمریکائی‌ها موضوعیت‌ داشته‌ است.
اگر به‌ طرحهای‌ آمریکا برای‌ آینده‌ منطقه‌ که‌ تا سطح‌ تغییر

نظام‌ آموزش‌ و کتب‌ درسی‌ و حتی‌ تغییر فرهنگ‌ دینی، آم

وزه‌های‌ قرآنی‌ و نهادهای‌ دینی، عمق‌ می‌یابد توجه‌ کنیم‌ به‌روشنی‌ مشخص‌ خواهد شد که‌ آمریکائی‌ها با چه‌ درکی‌ از تحولات‌ منطقه‌ به‌ این‌ تجاوز دست‌ زده‌اند. از آنجا که‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ اقدام‌ نظامی‌ برای‌ کنترل‌ و مهار اوضاع‌ به‌معنای‌ آن‌ است‌ که‌ امکان‌ مهار و جهت‌دهی‌ به‌ تحولات‌ با اهرم‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ یا اقتصادی‌ وجود نداشته‌ است‌ می‌توان‌ به‌ درک‌ جالبی‌ از روند تحولات‌ منطقه‌ و جهان‌ دست‌ یافت. از دید آمریکائی‌ها روند تحولات‌ منطقه‌ به‌ سمتی‌ که‌ حاصل‌ آن‌ «ادغام‌ در نظام‌ جهانی» یا همراهی‌ با جهانی‌ شدن‌ کنونی‌ باشد، نبوده‌ است. درواقع‌ با نظر به‌ توسل‌ یا رجوع‌ آمریکائی‌ها به‌ اهرم‌ نظامی، باید گفت‌ که‌ آنها منطقه‌ را از جهات‌ مختلف‌ بویژه‌ فرهنگی‌ و سیاسی، از دست‌ رفته‌ می‌دیده‌اند. به‌معنای‌ دقیقتر، آنها در عمق‌ و در پس‌ اقتدار رژیم‌های‌ دست‌نشانده‌ و فرآیندهای‌ مسلط‌ اقتصادی‌ و رسانه‌ای‌ جهانی‌ سازنده‌ غربی، روند روبه‌رشدی‌ را تشخیص‌ داده‌اند که‌ مهار آنها در چارچوب‌ موجود من

طقه، ممکن‌ نبوده‌ است. پس‌ ضروری‌ می‌دیده‌اند که‌ برای‌ تغییر مسیر تحولات‌ تاریخی‌ منطقه‌ و مهار این‌ روند به‌طور مستقیم‌ و به‌ بارزترین‌ وجه‌ در منطقه، حاضر شده‌ و به‌ دستکاری‌ مستقیم‌ پارامترها و عوامل‌ منطقه‌ای‌ تا سطح‌ فرهنگ‌ دست‌ یازند.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

96/1/15
11:1 عصر

مقاله بررسی تاثیر فاضلاب شهر مسجد سلیمان بر کیفیت آب رودخانه تمب

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله بررسی تاثیر فاضلاب شهر مسجد سلیمان بر کیفیت آب رودخانه تمبی بر اساس نظام شاخص کیفیت آب ( Water Quality Index ) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی تاثیر فاضلاب شهر مسجد سلیمان بر کیفیت آب رودخانه تمبی بر اساس نظام شاخص کیفیت آب ( Water Quality Index ) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تاثیر فاضلاب شهر مسجد سلیمان بر کیفیت آب رودخانه تمبی بر اساس نظام شاخص کیفیت آب ( Water Quality Index )،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی تاثیر فاضلاب شهر مسجد سلیمان بر کیفیت آب رودخانه تمبی بر اساس نظام شاخص کیفیت آب ( Water Quality Index ) :

سال انتشار: 1384

محل انتشار: هشتمین همایش ملی بهداشت محیط

تعداد صفحات: 9

چکیده:

رودخانه تمبی یکی از رودخانه های جاری در شهرستان مسجد سلیمان در محدوده جغرافیایی 48 درجه و 55 دقیقه تا 49 درجه و 53 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و بین 31 درجه و 42 دقیقه تا 32 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی از خط استوا ، در حاشیه شرقی استان خوزستان است. دبی میانگین این رودخانه 5 متر مکعب بر ثانیه و آورد سالانه آن 157 میلیون متر مکعب است. این رودخانه در عبور از حاشیه جنوب غربی شهر مسجد سلیمان پذیرنده فاضلاب شهری مسجد سلیمان و پساب کشتارگاه سنتی دام این شهر و روستاهای اطراف است. که بدون تصفیه به رودخانه تخلیه می شوند . جهت مطالعه اثرات کیفی ناشی از ورود فاضلاب بر کیفیت رودخانه ، ایستگاه های مختلف نمونه برداری در مسیر رودخانه تمبی قبل و بعد از ریزش فاضلاب شهری به رودخانه تعیین و نمونه های مورد نظر طی مهر ماه سال 1382 تا تیر ماه 1383 بصورت ماهانه برداشت شد و طبق روشهای استاندارد مورد آزمایش قرار گرفت . نتایج حاصل نشان داد که ، از لحاظ نظام ظبقه بندی شاخص کیفیت آب ، بالادست رودخانه تمبی ( قبل از ریزش فاضلاب ) در گروه 4 قرار دارد ، ولی در پایین دست رودخانه پس از تلاقی با فاضلاب شهر مسجد سلیمان در گروه 5 یعنی ( آلودگی بسیار خطر ناک ) قرار گرفته است. همجنین بر اساس متوسط شاخص کیفیت سالانه ، رودخانه تمبی قبل از ورود فاضلاب در رده متوسط قرار دارد ، ولی بعد از ریزش فاضلاب به رده بد تنزل می یابد.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

96/1/15
11:0 عصر

مقاله اثر حشره کشی اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) ر

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله اثر حشره کشی اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) روی دو گونه آفت انباری و شناسایی ترکیبات آن دارای 1 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اثر حشره کشی اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) روی دو گونه آفت انباری و شناسایی ترکیبات آن کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اثر حشره کشی اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) روی دو گونه آفت انباری و شناسایی ترکیبات آن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اثر حشره کشی اسانس آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) روی دو گونه آفت انباری و شناسایی ترکیبات آن :

سال انتشار: 1389

محل انتشار: همایش ملی گیاهان دارویی

تعداد صفحات: 1

چکیده:

ترکیبات گیاهی جایگزین های بالقوه برای سموم شیمیایی در کنترل آفات انباری می باشند این ترکیبات مزیت هایی از قبیل سمیت کم روی پستانداران ، تجزیه سریع و در دسترس بودن بصورت محلی را دارند شپشه گندم Sitophilus granarius (L.) و سوسک چهار نقطه ای حبوبات Callosobruchus maculatus (F.) از آفات مهم محصولات انباری در ایران می باشند که کنترل غیر شیمیایی آنها دارای اهمیت فوق العاده ای است در این بررسی سمیت تنفسی اسانس گیاه اویشن دنایی روی حشرات بالغ شپشه گندم و سوسک چهار نقطه ای حبوبات مورد مطالعه قرار گرفت. اسانس برگ و گل گیاه آویشن دنایی با استفاده از دستگاه کلونجر و به روش تقطیر با آب استخراج شد و ترکیبات آن با استفاده از دستگاه GC-MSمورد شناسایی قرار گرفت. آزمایش در دمای 1±27 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±65 درصد و در تاریکی انجام گرفت. سمیت تنفسی روی حشرات بالغ 1 تا 3 روزه در 4 غلظت (28/12، 40/62، 53/12 و 65/62 میکرولیتر بر لیتر هوا) و در 5 تکرار مطالعه شد. در بالاترین غلظت (65/62 میکرولیتر بر لیتر هوا) مقدار LT50 به ترتیب برای شپشه گندم و سوسک چهار نقطه ای حبوبات برابر با 2/36 و 0/94 ساعت می باشد سوسک چهار نقطه ای حبوبات (LC50=4.22 L/Lair) نسبت به شپشه گندم (LC50=6.55 L/Lair) در برابر این گیاه حساس تر است بازده اسانس گیاه آویشن دنایی برابر با 2/3 ±0/13% (V/W) و ترکیب اصلی آن را تیمول (57/35 درصد) تشکیل می داد. این گیاه دارای پتانسیل بالایی جهت کنترل این دو آفت مهم انباری می باشد.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

96/1/15
10:59 عصر

مقاله اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ها و راهبردهایی برای

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ‌ها و راهبردهایی برای جمهوری اسلامی ایران‌ دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ‌ها و راهبردهایی برای جمهوری اسلامی ایران‌ کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ‌ها و راهبردهایی برای جمهوری اسلامی ایران‌،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ‌ها و راهبردهایی برای جمهوری اسلامی ایران‌ :

شاید آنگاه که یک پژوهشگر آفریقایی در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بیست و یکم» گفتار خود در باره «عصر نوین فرهنگ و ارتباطات » را با این جملات به پایان برد کسی سخنان او را چندان جدی نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنونی تمام می شود و عصر تازه ای آغاز می گردد. تاکنون در هیچ زمانی بشر برای بقا تا این حد به قدرت انطباق و تخیل نیاز نداشته است. عصر جدید فرهنگ و ارتباطات، در مرحله نخست عصری است که انسان باید در آن شجاعت خود را متحول کند.» (پچی155:1370) اما سرعت تغییرات ارتباطی و فرهنگی در پایان قرن گذشته و سالهای آغازین سده جدید، اهمیت سه مفهوم کلیدی قدرت تخیل، قدرت انطباق و شجاعت تحول را برای تداوم حیات دولتها، فرهنگهای ملی و حتی -در سطحی انتزاعی تر- تمدنها بخوبی نشان داده است. حکومتها و حاکمانی که توانایی آینده‌نگری، ارایه هویت فرهنگی مناسب در عرصه جهانی و شجاعت ترک پاسخهای کهنه به پرسشهای نو را نداشتند با جهل مرکب ، ملتشان را به جای دروازه های تمدن بزرگ به آستانه انقلاب سوق دادند و لا جرم خود به حاشیه تاریخ رانده شدند. انقلاب اسلامی پاسخ خلاق، متناسب و شجاعانه مردم ایران به الزامات تمدنی و تاریخی خودبود. آخرین انقلاب قرن بیستم، اولین انقلاب سیاسی بود که براساس درک و تدبیر عمیق رهبری و نواوریهای درون‌زا، با ترکیبی بی‌بدیل از ارتباطات ماهواره‌ای (تلفن بین‌المللی)، رسانه‌های کوچک(نوار کاست – فتوکپی- اعلامیه) و ارتباطات سنتی(راهپیمایی- منبر- دیوارنویسی)، شبکه عظیم ارتباطات جمعی دولتی ازجمله سازمان رادیو و تلویزیون را در هم شکست و پیامهای سنت‌گرایانه اسلامی و انقلابی را- بسیار موثرتر از آنچه شرام و لرنر در مورد تاثیر تجددگرایانه رسانه‌ها می پنداشتند(شرام 1356و lerner1956) و بسیار سریعتر و عمیقتر از آنچه راجرز و شومیکر در مورد چگونگی گسترش نوآوریها یافته بودند(راجرز و شومیکر 1369)- تا عمق روستاهای فاقد جاده و برق، پادگانهای ارتش آمریکا محور و دانشگاههای غرب بنیاد منتقل کرد و در یک کلام انقلاب ارتباطات را به خدمت ارتباطات انقلاب درآورد.(tehranian1998، mohammadi1996، مولانا1371، آشنا1377) پیروزی ناگهانی و غیرمنتظره انقلاب، فقدان زود هنگام نظریه‌پردازان و ساختارسازان جمهوری اسلامی، هجوم ستیزنده رسانه های غربی، ندرت و غربت فزاینده آفرینشگران و آفرینشهای بومی، کاهش چشمگیر سرمایه‌گزاریهای آینده‌نگرانه در زیرساختهای ارتباطی و رسانه ای در اثر جنگ دیرپای تحمیلی و مهمتر از همه بروز شکاف فرهنگی میان نسلها و عدم انتقال ارزشها، از یک طرف موجبات ناامیدی رهبران از امکان رقابت و احساس حقارت نسبت به فراورده‌های ارتباطی و کالاهای فرهنگی غربیان، وتقدیس تمرکز گرایی دولتی در عرصه فرهنگ و ارتباطات را از طرف دیگر فراهم آورد،درنتیجه نوآوری های رسانه ای اولیه جای خود را به محافظه کاری، اصالت نظارت و هراس اندیشی از رسانه های نظارت ناپذیرو تسلط نظریه هنجاری رسانه های شبه اقتدار گرا برذهن و زبان نخبگان و مسولان حکومتی داد. ممنوعیت درازپای ویدیو، بازیهای رایانه‌ای، لوحهای فشرده و تجهیزات دریافت از ماهواره، سیاستهای محدود کننده مطبوعات، اعمال نظارت پیش از انتشار در مورد کتاب ،سیاست هدایت و نظارت همه جانبه بر تاتر و صنعت سینما و انحصار حکومتی سازمان صدا و سیما را در این چارچوب می توان تحلیل کرد (محمدی1379، آشنا1377، محسنیان 1376 و 1377 ) آخرین موج فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در حالی به ایران رسید که علیرغم پایان جنگ و وجود توانایی ملی برای غلبه بر محدودیتهای اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیک، آمادگی کافی برای سیاستگزاری متناسب با سیر تحولات جهانی آن وجود نداشته است؛ اکنون پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران این مسئله استراتژیک بطور جدی در مقابل سیاستگزاران ارتباطی، امنیتی و فرهنگی کشور مطرح است که: - گسترش زیرساختهای پیشرفته ارتباطی در داخل کشور و افزایش امکانات تبادل اطلاعات وداده ها در سطح بین‌المللی چه تاثیراتی بر امنیت کشور خصوصا در ابعاد سیاسی-فرهنگی دارد؟ - در اثر افزایش حجم و سرعت تبادل و ورود به بزرگراههای جهانی چه تغییرات محتملی را در این ابعاد متحمل خواهیم شد؟ - چه سیاستهای ارتباطی کمترین زیان و بیشترین فایده را برای منافع ملی خواهد داشت ؟ - اولویتهای ملی در این حوزه باید چگونه تعیین شود؟ متاسفانه تا کنون حتی در سطوح کلان سیاست گزاری پاسخهای سریع و سطحی متعددی از جانب سیاستمداران،نظامیان و مهندسان برا ی این پرسشها ارایه شده است(مجمع تشخیص مصلحت نظام1380 )اما باتوجه به ماهیت فرهنگی و ارتباطی اینترنت شایسته است آن دسته از پژوهشگران فرهنگ و ارتباطات که متعهد به حفظ و شکوفایی نظام و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران هستند پیشتاز شناخت و ارایه راهبردهای ملی در مورد اینترنت باشند. در این راه پرداختن به امور زیر گریز ناپذیر است: - باز شناسی انتقادی ماهیت، تاریخچه تحولات و روندهای جهانی جاری و آتی اینترنت - پس ازآن باز نگری ادبیات متحول امنیت پژوهی - سپس ارایه رویکردی متناسب با شرایط خاص ایران اسلامی مقاله حاضر کوششی ابتدایی در این راه است. اینترنت: ویژگیها و تاثیرات جهانی اینترنت را می توان از محصولات دوران جنگ سرد و حاصل هراس وزارت دفاع آمریکا ازخطرات جنگ هسته ای دانست. آرپانت سلف اینترنت یک شبکه آزمایشی بود که به عنوان یک پروژه ملی از طرف آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته وابسته به وزارت دفاع آمریکا از سال 1971 آغاز بکار کرد. و طی دهه 70 به یک پروژه فراگیر ملی و تا حدودی بین المللی تبدیل شد درسال 1986 موسسه ملی علوم آمریکا، NSFNET را برای ارائه ارتباطات شبکه ای به مراکزتحقیقاتی بیشتر و گسترش شبکه بین المللی تاسیس نمود. در سال 1987 شبکه اینترنت مشتمل بر ده هزارکاربر بود و در سال 1989 این تعداد به صد هزار رسید. در سال 1990 آرپانت به زندگی خود خاتمه داد ولی اینترنت به رشد خود ادامه داد تا جاییکه در دهه نود هر ساله تعداد کامپیوترهای موجوددر شبکه اینترنت دو برابر شده است. از سال 1997 با تجاری شدن اینترنت خدمات آن بشدت تنوع و افزایش یافت وهزینه های دسترسی به آن بشدت کاهش یافت. در واقع در آمریکا هردو ثانیه یک host به اینترنت اضافه می شود. از میان سرویسهای متعدد اینترنت، سرویس وب با شبکه جهان گستر بخاطر توان گرافیکی بالا و ارائه خدمات متون مرتبط رشد چشمگیری داشته است (ITU1999.) تقریبا هر سه ماه یکبار توسعه وب دو برابر می شود. (www.mit.edu/.../web-growth-summary) اما این رشد روز افزون بطور کاملا نابرابر توزیع شده است. در حالی که آمریکا و کانادا63درصد، اروپا 4/22درصد و استرلیا، ژاپن و نیوزلند 4/6درصد از کامپیوترهای متصل به اینترنت را در اختیاردارند. بقیه کشورهای آسیایی و آفریقایی تنها 9/5درصد از این کامپیوترها را در خود جای داده اند(ITU1999.( بررسی ویژگیهای کاربران اینترنت نشان می دهد که تحصیلات و ثروت دو عامل مهم در میزان استفاده است. کاربران اینترنت بیشتر از طبقه متوسط بالا، جوان، تحصیلکرده، مرد و شهرنشین هستند.(ucla2000) 83درصد کاربران اینترنت در آمریکا 6درصد اروپا 3درصد در اقیانوسیه و 8درصد در بقیه قاره های دنیا قراردارند. ( (www.iranonline.com نگاهی به وضعیت و موقعیت زبانهای مختلف در اینترنت میزان سلطه زبانهای غربی رانشان می دهد. در میان کسانی که از اینترنت استفاده می کنند و حدود 288 میلیون نفر برآورد می شوند 3/51درصد به انگلیسی سخن می گویند و عرب زبانان کمتر از 1درصد استفاده کنندگان را تشکیل می دهند.((www.glreach.com اینترنت جهان جدیدی خلق کرده است.خوشبینان می گویند در این جهان جدید که آنرا جامعه اطلاعاتی نامیده اند آزادیهای فکری، تحقیقاتی، آموزشی، تفریحی، شغلی رو به رشد خواهد بود و تجارت الکترونیک، خدمات بهداشتی و پزشکی راه دور و خدمات تلفن بین‌المللی از طریق اینترنت جای اشکال سنتی را خواهد گرفت اما منتقدان اینترنت را بیشتر در ترکیبهای اضافی و بعنوان مضاف به مناطق جغرافیایی،سیاسی و اقتصادی بکار میبرند؛ با این وصف مانند دیگر پدیده های وارداتی از جهان صنعتی میتوان از اینترنت اغنیا و فقرا،اینترنت آمریکایی، اروپایی،آفریقایی و در سطوح ملی مثلا اینترنت ایرانی سخن گفت؛ مطالعه تاثیر پذیری متقابل اینترنت و فرهنگهای مختلف از آخرین پروژه های کلان دانشگاه UCLAدر آمریکا است .(www.ccp.ucla.edu) در تحلیل مسایل مربوط به اینترنت در کشورهای در حال توسعه علیرغم برخی مشابهت‌های ظاهری باید تفاوتهای ساختاری و عمیق آنها را با کشورهای صنعتی در نظر گرفت.

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

96/1/15
10:58 عصر

مقاله تغییرات زمانی غلظت عناصر غذایی در قسمت های مختلف گیاه گندم

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله تغییرات زمانی غلظت عناصر غذایی در قسمت های مختلف گیاه گندم (تعیین الگوی جذب عناصر غذایی) دارای 2 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تغییرات زمانی غلظت عناصر غذایی در قسمت های مختلف گیاه گندم (تعیین الگوی جذب عناصر غذایی) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تغییرات زمانی غلظت عناصر غذایی در قسمت های مختلف گیاه گندم (تعیین الگوی جذب عناصر غذایی)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تغییرات زمانی غلظت عناصر غذایی در قسمت های مختلف گیاه گندم (تعیین الگوی جذب عناصر غذایی) :

سال انتشار: 1388

محل انتشار: یازدهمین کنگره علوم خاک ایران

تعداد صفحات: 2

چکیده:

تعریف و تشریح مراحل مختلف رشد گیاهان زراعی ابزار با ارزشی در تحقیق و آموزش هستند مراحل رشد توسط وندارلیپ و روز برای سورگوم مشخص گردیده است همچنین توسط هانوی برای ذرت و توسط فیکس، لارج و جنس ولاند مراحل مختلف رشد گندم را نشان داده اند.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >